ابتدای داستان از اونجا شروع شد که به طور اتفاقی یک مدل شورلت ۱۹۷۰ سایز ۱.۱۸ را داخل یک مغازه، در بازار تهران دیدم .
از اونجایی که پدرم آمریکایی سوار بود در نتیجه علاقه ی خاصی به اتومبیلهای آمریکایی داشتم همین باعث شد اون ماکت را خریداری کنم.
یک سال اول که شروع کردم به جمع کردن ماکت هر مدلی که بود با هر برندی تهیه میکردم ولی بعد از مدتی تصمیم گرفتم که مدلهایی را که از کیفیت پایین برخوردار بودن حذف کنم و مدلهای با کیفیت جایگزین کنم.
وقتی به خودم اومدم دیدم از شمال کشور تا جنوب کشور حتی از دوبی دارم ماکت سایز ۱.۱۸ تهیه میکنم و فقط فقط آمریکایی…
یک مورد داشتم که آرم جلوی یکی از مدلهام (لینکلن برند پلاتینیوم سان استار) شکست و به ناچار چسب زدم بعد هدیه دادم به همون شخصی که باعث این اتفاق شده بود یعنی (برادرم )?
بعد اگر درست یادم باشه همون لینکلن رو از یک فروشگاه در تبریز تهیه کردم فقط برای اینکه اون مدل سالم و بدون هیچ نقصی باشه.!
الانم هروقت که از روزگار و اقتصاد نابسامان به ستوه بیام و خسته بشم ساعتی را با ماکتهام میگذرونم.
باهمشون به نوعی بازی میکنم چون معتقدم زندگی خودش یک بازیه، پس منم بازی گردان ماکتهای خودم میشم!!
در این بازی واقعی تنها مقیاسها تفاوت دارند…
هر از گاهی یکیشون رو از دکور میارم بیرون و به دنبال مقاله ای درباره ساخت همون مدل اتومبیل میگردم تا به اندازه ای بتونم به فلسفه ساخت و طراحی این اتومبیل پی ببرم و بدونم هدف سازنده و طراح از ساخت این اتومبیل چی بوده.
مثلا موردی که حداقل برای خودم جالب بود اینه که در فورد تاندربرد ۱۹۶۰ طراح این خودرو با الهام گرفتن از کلاه شخصیت ،(دارث ودر ) در فیلم جنگ ستارگان بوده و با توجه به محبوبیت این فیلم در آن زمان، فورد، اقدام به طراحی این خودرو کرده.
به طوری که با کمی دقت به فرم این خودرو میتوان به این موضوع پی برد.
(Darth vader),(Star wars)
(Ford),(1960 thunderbird)
و یا داج وایپر که مشخصا از اسمش پیداست که نمایانگر مار (افعی) و با نگاهی به طراحی جلوی اتومبیل و مخصوصا جلو پنجره ،می توان دندانهای نیش مار افعی رو تصور کرد.
و مورد دیگه بی ام و یا به قول بعضیها بی ام دبلیو مدل ۶۳۰i که طراحی بدنه آن بر گرفته شده از کوسه ی سفید هست.
و دست آخر تشکر ویژه از دوست اکثر ماکت بازها (آقا پویان) که بی شک اکثر دوستان، از ایشون یک یادگاری در کلکسیون خودشون دارن.
موفق و پیروز باشید