با عرض سلام خدمت دوستان اهل دل و ماکت باز.
علی هستم، دانشجوی روان شناسی دانشگاه شیراز. اگه ۵ دقیقه وقت بزارین و داستان ماکت بازی منو به عنوان یک عضو خیلی خیلی کوچیک از جامعه ماکت بازان بخونین ، خوش حال میشم. سعی کردم به زبون خودمونی بنویسم تا حالت داستانی بگیره به خودش.امیدوارم لذت ببرین.
کودکی من هم مثل اکثر همجنسام در علاقه داشتن به ماشین و بازی با ماشین های اسباب بازیم گذشت. خاطرات زیادی از علاقه من ب ماشین نقل شده. خاطراتی مثل گریه کردن و گیر دادن برای خرید ماشین اسباب بازی درهر بار رفتن به اسباب بازی فروشی ( حتی زمانی که واسه خرید کادو تولد بچه های اقوام میرفتیم اسباب بازی فروشی) و حتی گریه کردنم موقعی که بابام داشت ماشین قدیمی مونو میفروخت.
این علاقه وافر من به ماشین حفظ شد و زمانی که به سن نوجونی رسیدم ، اطلاعات خودرویی خیلی خوبی داشتم و بیشتر زمان وبگردیم به جستجو در مورد اطلاعات خودرویی می گذشت.حتی زمانی که وارد دبیرستان شده بودم هم ، هر از چند گاهی برای خودم ماشین اسباب بازی میگرفتم.تا قبل از ورود به دانشگاه، اتفاقی در زمینه ماکت نیوفتاد و با همون ماشین فلزیا دلم خوش بود و از وجود موجودی به نام ماکت ماشین بیخبر بودم.
داستان از اونجایی شروع شد که طبق معمول در حال گشت و گذار اینستاگرامی سر کلاس دانشگاه بودم که به یکی از پستای پیج ماشین ماکت( جناب شیعتی عزیز) برخورد کردم و انصافاً که برخورد بود.
برخوردی که یجورایی مسیر زندگی منو عوض کرد. تاریخ دقیقش ۱۰ دی ۹۶ (شروع ناآرامی ها و فیلترینگ تلگرام ) بود. حضورا رسیدم خدمت آقا پویان و بعد از کلی حرف زدن و درد اوردن سر آقا پویان، یک ماکت بیوک رود مستر مقیاس ۱/۱۸ از برند موتور مکس به قیمت ۱۴۸ هزار تومان خریدم.
حقیقتش اینکه زمان خرید، قصد جمع کردن کلکسیون رو نداشتم و از این مسائل هنوز کاملا آگاه نبودم و گفتم همین یکی رو میخرم و میزارمش داخل دکوری و بس. اما رفته رفته اطلاعتمو در این زمینه بردم بالا و تصمیم گرفتم که ماکت باز شم و به خریدن ماکت ادامه بدم.
از اون روز تا ب امروز موفق به خرید ۱۹ تا ماکت در مقیاس ۱/۱۸ شدم. واسه خرید ماکتا حتی از فروختن گوشی دومم و ساعت هوشمندم و هندزفری بیسیمم هم دریغ نکردم.
تا رسیدن عدد ماکت ها به عدد ۵۰، قصد نمایششون و بیرون اوردنشون از جعبه رو ندارم. واسه چیدمان و دکوراسیون ماکت، طرحهای متفاوت از اون چه که بقیه اجرایی کردن رو دارم.
اینو داشت یادم میرفت که تو چالش عکاسی از ماکت نوروز پارسال ماشین ماکت هم اول شدم?.
یکی از فانتزیام اینه که موقعی ی پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله میشم ، با لذت به کلکسیونی از ماکتایی نگاه کنم که ۵۰ سال کنارم بودن و هر کدومش با خودش ی عالمه خاطره رو برام زنده میکنه، نگاه کنم.
در آخر آرزوی موفقیت میکنم برای همه ماکت بازا و آرزو میکنم این شرایط بد اقتصادی و بازار ارز که نه فقط برای ماکت بازا، بلکه برای تمام مردم دردسر ساز شده بهبود پیدا کنه.