شرکت رولز رویس در سال ۱۹۲۲، اولین اتومبیل رولزرویس با قدرت ۲۰ اسب بخار جهت استفاده طبقه متوسط جامعه، اعم از پزشکان، و تاجرین را تولید نمود . موتور این خودرو، ۶ سیلندر خطی با حجم موتور ۳,۱۲۷ سی سی و حداکثر سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت بود.
در دهه ۱۹۶۰، رولزرویس طرفداران جدیدی را جذب کرد. به گونه ای که اکثر هنرپیشگان، ستاره ها به سمت این برند خودروسازی می رفتند. در سال ۱۹۶۵، فانتوم ۲ با بدنه بارکر به خودروی عمر شریف (Omar Sharif)، اینگرید برگمن (Ingrid Bergman) و رکس هریسون (Rex Harrison) تبدیل شد. در همین سال، جان لنون (John Lennon) یک فانتوم ۵ تحویل گرفت. این فانتوم، کارخانه را با رنگ سفید ترک کرد، ولی جان لنون آن را به رنگ سیاه رنگ نمود. پس از مدتی که از آن خسته شد، دوباره آن را رنگ زد و بعدها به عنوان یکی از با ارزش ترین خودروهای ستاره های موسیقی شد.
خودروی سیلور شادو (Silver Shadow) که ماکت آن مدل مورد بحث ما در این مطلب است در سال ۱۹۶۵ معرفی شد،سیلور شادو اولین رولزرویس مجهز به شاسی مونوکوک (monocoque) با حداکثر سرعت ۱۸۹ کیلومتر بر ساعت بود که می توانست در ۴,۵۰۰ دور در دقیقه، ۲۲۰ اسب بخار نیرو تولید کند.
معروفترین سیلور شادو ایران مدل ۱۹۷۶ رنگ بادمجانی است که خودروی شخصی محمد رضا پهلوی بوده و هم اکنون در کاخ موزه سعد آباد به نمایش گذاشته شده است .
اما بررسی ماکت رولزرویس سیلورشادو، تولید پاراگون:
قطعا هنگامی که جعبه این ماکت بدستتان میرسد ، بزرگتر بودن سایزش نسبت به دیگر ۱/۱۸ ها نظرتان را جلب خواهد کرد.
تعجب نکنید! شما ماکت اتومبیلی را در دست دارید که نمونه اصلی آن بیش از ۶ متر طول داشته و زمانی خودروی رسمی ملکه بریتانیا و البته شاه ایران بوده!
هنگام خارج کردن مدل از پک یونولیتی، دو چیز برایتان جالب خواهد بود:
اول بسته آینه بغلها و آرمهای جلو که پاراگون با گشاده دستی، از هر کدام یک زاپاس نیز تعبیه کرده و خیال کلکسیونر را از بابت لوازم یدکی راحت، و دیگری شناسنامه مدل که اختصاصا برای هر کد رنگی بصورت مجزا تعبیه شده.
هنگامی که این ماکت سنگین وزن را از جعبه خارج و آینه ها آرم آنرا نصب کردم، اصالت و تکبر بریتانیایی و البته با نگاهی بر آرم فرشته ای که در حال پرواز بر فراز جلو پنجره رولزرویس است، وسیالیت و چابکی این کاخ متحرک را یادآوری می کند، گوشه هایی روشن یا تاریک از تاریخ معاصر در ذهنم مجسم شد.
شاید پاراگون مانند برندهای سی ام سی و اتوآرت بخصوص در ایران معرفی نشده باشد، اما ظرافتهایی که در تولید این مدل بکار برده، تشخیص آنرا، حداقل از یک مدل اتوآرت مشکل می کند.
موکت مرغوب کف اتاق و صندوق، کیفیت بی نقص رنگ، کروم کاری عالی مواردی هستند که در تولید این مدل برجسته هستند.
اما ظرافتهای خاصی مثل هماهنگی رنگ نوار دور قالپاقها، منطبق با رنگ بدنه کیفیت کاسه چراغها، کیفیت استیل و آرم جلو پنجره و طرح چوب داشبورد، قطعا فراتر از یک ماکت ۱۵۰ دلاریست.
از دیگر نکات قابل توجه، جزعیات کامل موتور با تک تک برچسبها ، همراه با جک حرفه ای، کنترلهای دربها و ظرافت دستگیره صندوق و دربهاست.
کلام آخر اینکه، در شرایطی که بدلیل توقف واردات و شرایط گمرکی و ارزی، مدلهای حرفه ای کلکسیونی در ایران بسیار کمیاب شده اند، وجود همچنین مدلهای خاصی ، واقعا غنیمت است. گرچه با توجه به نرخ ارز، برچسب قیمتی آنها، هرچند ارزنده و کمتر از قیمت جهانی، آنها را از دسترس بسیاری از دوستداران دور کرده.
Very good article. I am experiencing many of these issues as well..